بسم الله الرحمن الرحیم
"وصیت نامه حقیر گنهکار سعید ناصری"
"قال الله عظیم و فی کتاب کریم " عندالله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا" کانهم بنیان مرصوص"
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج)، وبا درود و سلام بر امام راستین مکتب توحید و شهادت وبا سلام بر شما خانواده های شهدا،و ملت سلحشور ایران و خانواده محترم ،. ابتدا، لازم میدانم قبل از شروع به نوشتن وصایای هر چند ناچیز متذکر شوم که بخدا قسم من خود را هیچ قابل نمیدانم که برای شما ملت شهید پرور و خانواده محترم وصیتی داشته باشم، ولی چون بر هر فرد مسلمان لازم است این امر، وحالا که وصیت مینویسم هیچ امیدی به شهید شدن ندارم ،الا به لطف و عنایت خداوند منان و لازم میدانم یک محکی به گذشته داشته باشم.
"تاریخ باز تکرار شد وتکرارآن از مرحله خواندن یعنی تئوری به مرحله عمل درآمد، حکومت طاغوتیان بصورت امپریالیسم کنونی شرق و غرب و ابوجهل ها در لباس صدامیان در پناه مذهب باز ظاهر شدند، اما ابوذرها،سلمانها و بلالها و..... در جوار رهبر زمان ساکت نخواهند نشست تا افرادی چون صدام برای آنها آیه بخوانند. در این مراحل ،ایران اسلامی رشد میکند و حکومت ابرقدرتها به تزلزل می افتد . بی تردید جنگ تحمیلی را میتوان بارزترین و عمده ترین توطئه استکبار جهانی علیه انقلاب اسلامی ایران دانست،زمانی که در سال 59تهاجم وسیع رژیم بعث عراق علیه ایران آغاز شد ،بعثیون کافر و سربازان فریب خورده وابسته عراق، سرمست ازعقاید جاهلانه و مغرور از تلقینات احمقانه صدام ،تانکهایشان را از مرزهای بی حفاظ گذرانده و مناطق را اشغال نمودند.آن زمان بسیاری تصور میکردند که جمهوری اسلامی بزودی از پای درخواهد آمد .اما حماسه بزرگ عصرآغاز شد، چرا که انقلاب را یاران دیگری است که همیشه در فرازهای حساس تاریخی آن به یاری این امت مظلوم برخاسته اند و این چنین بود که با همت دلاور مردان امت و کاروان پربار شهیدانمان و استقامت رهبر و امام عزیزمان، هجوم دشمن کافر درهم شکست و سیل خون ایثارگران اسلام ،راه را بر یورش قبیله جلادان بربست . آن روزهای سخت گذشت و سرانجام زمان پیروزی و ظفر فرا رسید وکربلای حسین نمایان شدو ای عزیزان و آنهائی که توان رزمی دارید،با حضور در جبهه ها،کربلای حسین و یاران شهیدش را فتح کنید و راه شهدا که همیشه خط شهداء را سیدالشهداء تعیین کرده ادامه دهید و نگذارید سلاح سرشار از ایمان و استقامت بر زمین بیفتد.
بارخدایا ،رحیما ،کریما،غفورا، ای گشاینده اندوه وزداینده غم، ای برنده غصه ها وای برآورنده دعای بیچارگان،ای خدای بخشاینده در دنیا وآخرت، و ای خدای مهربان،ای غیاث مستغیثین وای نیازنیازمندان رحم کن بر من گنهکار و میدانم اگر باعدل خویش بامن گنهکار برخورد کنید به جلالت قسم از بیچارگان هستم.
چند کلامی با خانواده و اقوام خویش:
پدر و مادر:پدر عزیزم سلام .چگونه بگویم که تو خود برای من انقلاب ناطقی، پس چه بهتر که عرض کنم همچون حسین(ع) که فرزند خویش علی اکبر را به میدان فرستاد ، شاد و خوشحال باش و فرزند حقیرت را که واقعا موجب دردسربرای شما بودم ببخش و پیروزی رزمندگان را از خدای منان تقاضا کن .چون دعای شما و کلیه خانواده های معظم شهدا است که به یاری خداوند، این ظفرها را رزمندگان می آفرینند. مادر عزیز سلام، سلامی از اعماق قلب حقیرم برشما اسوه پاکی و استقامت .مادر عزیزم گر چه فرزند عزیز است ولی مکتب توحید عزیزتر از فرزند است و اگر شهید شدم مرا حلال کن و در برابر دشمنان محکم و استوار باش ،تا استواری تو باعث فنا و نابودی آنان گردد. و پدر و مادر عزیز این را هم بگویم که خود بهتر واقفید که فرزند امانتی است از خداوند و چه بسا این امانت را به نحو احسن و به میل صاحب امانت که خداوند است پس دهید و هیچ ناراحتی و اندوه ندارد وخوب میدانم که همانطور که خواهرزاده و داماد خویش را فدای انقلاب اسلامی و امام نمودید و هیچ ناراحتی به خود راه ندادید ، فرزند حقیرت را هم همانطور فدا میکنید و همیشه استوار و اسوه تقوی و نیکی میباشید.
برادران عزیزم سلام، سلامی ناقابل،برادرانم، خوب میدانم که من برای شما برادر خوبی نبودم واین راهم میدانم که خیلی مهربان هستید .مرا ببخشید. از نیروی جوانی تان برای اعتلای حق استفاده کنید و ادامه دهنده راه شهیدان باشید.پدر و مادر را تنها نگذارید ،چون آنان بمنزله قلب من هستند و از شما میخواهم که همیشه خداوند را در نظر بگیرید و به خاطر رضای خدا کلیه کارهایتان را انجام دهید ،از جمله در دروس و راه یافتن به دانشگاه .
اما خواهران عزیز و زن داداش مهربان که همواره مانند خواهر برای من بودید .سلام عرض میکنم. امیدوارم بپذیرید و خود بهتر واقفید هر انقلاب و پیروزی دو چیز میخواهد: یکی خون و دیگری پیام خون . که البته حفظ حجاب مهمتر از خون من است و از شما میخواهم زینب وار باشید و این رسالت را شما بر دوش دارید،چون بدون پیام، خونی وجود نخواهد داشت و فرزندانتان را ادب و تربیت کنید واز صالحان که رضای خدا باشد قرار دهید .
سخنی چند با عمه های شهیدپرور کلیه مادران و پدران شهداء دارم. از شما میخواهم که مانند حضرت زینب"س" استوار باشید. و بنده حقیر را هم دعا کنید. شاید از توفیقات فرزندانتان به این حقیر لطفی شود.و اما دوستان و برادران بسیجی و عضو انجمن اسلامی. خواهشمندم جز اسلام از چیز دیگر تبعیت نکنید و اتحاد خود را محکم تر نمائید ،چون دشمنان هر لحظه در صدد از بین بردن این اتحاد بوده و راحت نخواهد نشست و اینقدر باهم و در بین هم دوتیرگی نداشته باشید و همیشه در خط امام باشید و به خانواده های معظم شهداء سرکشی کنید ،خصوصا" فرزندان شهداء .ضمنا" از خوانندگان التماس دعا دارم و لازم است بگویم که این وصیت نامه را نه بعنوان وصیت ،بلکه فقط بعنوان چند کلام از زبان حقیر چون درحد وصیت نیست. در خاتمه از کلیه عزیزان طلب حلالیت میکنم و عزیزانی که از بنده طلبی دارند از خانواده بنده بگیرند و حلال کنند. چون به حد کافی گنهکار هستم دیگر فکر نمیکنم بتوانم طاقت زجر حق الناس را داشته باشم و پیروزی رزمندگان و فرج امام زمان"عج" را از پیشگاه خداوند متعال خواستارم.
خانواده محترم و اقوام مرا حلال کنید.
خداحافظ فرد حقیر و گنهکارخدا "سعید ناصــــــــــــری"
"امــــــــام را دعــــــــــــا کنیـــــــــــــد" ساعت 30/9 شب23/10/66