عيد نوروز در جبهه
آغاز سال نو و جشن عيد نوروز با ديد و بازديد و تبريك و
تهنيت و عيدي دادن و عيدي گرفتن ها كم و بيش
درمنطقه نيز جريان داشت. منتها با همان رنگ و روي
منطقه اي. موقع تحويل سال، بعضي سفره هفت سين
مي انداختند كه سين هاي آن بسته به نوع رسته بچه ها
توفير مي كرد. درتخريب كه بيشتر با مين سر و كار
داشتند، به نحوي بود و در زرهي به نحو ديگر. به همين
ترتيب بود در ساير واحدها. سلاح هايي از قبيل سيمينوف
و سام - هفت (نوعي موشك) و وسايلي نظير سمبه و
سرنيزه و بقيه آنچه را كه از لوازم جنگي بود و حرف
اول اسم آنها «سين» در هفت سين جا مي دادند. مثل
هفت سين واحد تخريب كه عبارت بود از:سرنيزه، سيم
خاردار، مين سوسكي، مين سبدي، سيم تله انفجاري و
در ساير واحدها:سمبه، سيمينوف، سرب، ساچمه. اگر
موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عمليات بود، قضيه
صورت ديگري داشت.
: عكس شهداي عمليات را سر سفره مي چيدند، به سر
لوله تفنگ ها پرچم سرخ مي زدند، وصيت نامه ها يا نوار
صداي دوستان در لحظات قبل از شهادت را
سر سفره مي گذاشتند، جاي شهدا و مفقودالاثرها را
خالي مي كردند،
بعد كه دل هاي داغدارجمع مي شدند، برادراني كه
جراحت سطحي تري داشتند و مي توانستند روي پاي
خودبايستند مي آمدند و با حضور فرمانده، روحاني و طلبه
گردان شروع مي كردند به نوحه خواني و راه انداختن
سينه زني، سپس دعاي توسل، كه با سوز و گدازي
خاص برگزار مي شدو شب عيد و تازگي زخم، گويي
بيشتر كبابشان مي كرد.
لحظه آغاز سال نو، بعضي ها كه درخط بودند با شليك
گلوله اي به سمت دشمن ابراز احساسات مي كردند.
ناهار روز عيد هم بچه ها با چلوكباب و نوشابه پذيرايي
مي شدند.
سكه هايي كه به دست امام متبرك شده بود و معمولاً
حاجي بخشي آنها را توزيع مي كرد هم جاي خود را
داشت؛ همچنين بودآنچه كه از تبليغات گردان مي رسيد،
از قبيل پيام رئيس جمهور، نخست وزير، اسكناسهاي صد
ريالي و مثل آن.
نوعي عيدي دادن هم بين خود بچه ها معمول بود كه
بعضي خودشان طلب مي كردند و نوعش
را معين، چنان كه يكي از ديگري دست خطي مي
خواست و چيزديگري را قبول نمي كرد و او بعد از مهلتي،
عبارت «كتب عليكم القتال» را مي نوشت ودر پاكتي
تقديمش مي كرد كه تا سرحد شهادت نصب العين هم
رزمش بود.
ديد و بازديد ازگردان هاي هم جوار و رفتن سراغ
فرماندهان و روبوسي با آنها هم از جمله سنت هاي
حسنه اي بود كه در ايام سال نو به ندرت ترك مي شد.
بچه هايي بودند كه چهار پنج سال سابقه حضور در
منطقه را داشتند و همين امر ايجاب مي كرد كه مثل خانه
خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بي توجه نباشند.
مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممكن اجرامي شد. تهيه
شيريني و كمپوت و ميوه از شهر و آوردن آن به خط اول و
خواندن شعر وشوخي و وقت خوش كردن با يكديگر،
گستردن سفره عيد و نو كردن زيرانداز ولو در تبديل گوني
به پتو، برگزاري مراسم عيد حتي در ساختماني نيمه
مخروبه در شهري خالي از سكنه و بدون آب و برق (مثل
پيرانشهر سال 63) و تزيين در و ديوار و تهيه تنگ ماهي
وانداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از
دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روي ناچاري و
به ناگزير و چيدن گل و گياه صحرايي و آوردن باغ و بهار
به سنگر و سوله و ريختن اشك در فراق ياران يك دل.
نویسنده: سید حسین